123

ساخت وبلاگ
لیلی شاعر محمدرضا نظری دکلمه شعله آزادلیلی شاعر محمدرضا نظری دکلمه شعله آزاد غزلی نوشته مجنون،برسد به دست لیلینفسم بگو کجایی،که ستاره ی سهیلی؟ دو سه خط گلایه دارم،که به عرض میرسانممن و میل اینچنینی!!،تو چرا بدون میلی؟ همه شب به انتظارت،غزلی سروده ام تا…تو یِ بی وفا بدانی، که دلم گرفته…خیلی تو که پیش من نباشی،همه ی دار و ندارمقلمی،دفتر شعری،دو سه واژه ی طُفیلی تو نماز نیمه شبها،تو نیایشی نه شعریتو شبیهِ یک دعایی،که مقدسی…کُمیلی من و پای لَنگ شعرم،تو بگو چگونه روزیبرسم به گَرد پایت؟! که قطار روی ریلی نکُند خبر نداری؟! نفسم بیا که کار از…غزل و گریه و هق هق،به خدا گذشته!…سَیلی شاعر محمدرضا نظری (لادون پرند) دکلمه شعله آزاد https://de.loveziba.com/declamation/shoele_azad/leyli.mp3 دانلود دکلمه غزل مجنون با صدای شعله آزاد https://de.loveziba.com/clip/shoele_azad/leyli.mp4 دانلود ویدیو دکلمه غزل مجنون با صدای شعله آزاد دانلود این شعر به صورت کتاب pdf بیشتر بخوانید غزل مست شاعر محمدرضا نظریشعر زیبای دوست شاعر فاضل نظریداستان صوتی لیلی و مجنون با صدای سانیا انوشرنجیده ام شاعر محمدرضا نظری دکلمه علی برزگرقاصدک شاعر فاضل نظری دکلمه دکتر زهرا عالمیلیلی مجنون شاعر داود همراز دکلمه راحله افسری امید غفاریبا عشق ممکن است شاعر فاضل نظری خوانش فریبا شکرالهیعشق رازیست شاعر فاضل نظری خوانش شعر عادل علاءالدینی آوای مستان دکلمه های افشین یداللهیدیوان صوتی مولانا با صدای امیر بیاتدیوان صوتی فروغ فرخزاد با صدای پرستو بیاتدیوان صوتی حافظ گوینده استاد فریدون فرح‌ اندوز دکلمه بوی گل شاعر علی آذرشاهی دکلمه امیر بیاتدلنوشته شب نویسنده سمیرا محمدی دکلمه صهبا کیهانیخواب مبهم شاعر مجید ترکابادی دکلمه عل 123...ادامه مطلب
ما را در سایت 123 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nnn 1 بازدید : 124 تاريخ : 10 / 6 / 1401 ساعت: 21

در دست گلی دارم شاعر حسین منزوی دکلمه فاطیمادر دست گلی دارم شاعر حسین منزوی دکلمه فاطیما در دست گلی دارم،اینبار که می آیمکانرا به تو بسپارم،اینبار که می آیم در بسته نخواهد ماند،بگذار کلیدش رادر دست تو بسپارم،اینبار که می آیم هم هرکس و هم هر چیز،جز عشق تو پالوده استاز صفحه پندارم،اینبار که می آیم خواهی اگرم سنجی،می سنج که جز مهرتاز هرچه سبکبارم،اینبار که می آیم سقفم ندهی باری،جایی بسپار،آریدر سایه دیوارم،اینبار که می آیم باور کن از آن تصویر _ آن خستگی،آن تخدیر _بیزارم و بیزارم،اینبار که می آیم دیروز بهل جانا!با تو همه از فردایک سینه سخن دارم،اینبار که می آیم شاعر استاد حسین منزوی دکلمه و میکس فاطیما https://de.loveziba.com/declamation/fatima/gol1.mp3 دانلو دکلمه شعر در دست گلی دارم با صدای فاطیما https://de.loveziba.com/clip/fatima/gol1.mp4 دانلو ویدیو دکلمه شعر در دست گلی دارم با صدای فاطیما دانلود شعر به صورت کتاب pdf اشعار بیشتر حسین منزوی شعر بسیار زیبای سرآیم از حسین منزویآرزوها شاعر حسین منزوی دکلمه فرزانه سیفیدلم گرفته برایت شاعر حسین منزوی دکلمه نگار هادیشعر بیت آخر شاعر حسین منزوی خوانش دکلمه نگار هادیچشم آهوانه شاعر حسین منزوی خوانش سید یوسف صفوی هیرعشق خواهد آمد شاعر حسین منزوی خوانش سیدیوسف صفوی هیر دکلمه های بیشتر فاطیما حسادت شاعر هادی رسولی دکلمه فاطیماشاد بودن نویسنده شیما سبحانی دکلمه فاطیمابی وفا شاعر سیدعباس صالحی دکلمه فاطیمادوستت دارم شاعر علی نیاکوئی لنگرودی خوانش فاطیما دکلمه – آوای مستان دکلمه های افشین یداللهیدیوان صوتی مولانا با صدای امیر بیاتدیوان صوتی فروغ فرخزاد با صدای پرستو بیاتدیوان صوتی حافظ گوینده استاد فریدون فرح‌ اندوز دکلمه مجنون شاعر ن 123...ادامه مطلب
ما را در سایت 123 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nnn 1 بازدید : 168 تاريخ : 10 / 6 / 1401 ساعت: 21

داستان غم انگیز و عاشقانه مریمداستان غم انگیز و عاشقانه مریم مریم دختری بود که هیچ موقع به عشق فکر نمیکرد زیرا عشق را چیزی بیهوده می دانست. ولی به گل رز خیلی علاقه داشت و میدانست که هرتعداد شاخه گل رز به چه معنی است. اما هیچ وقت فکر نمیکرد که با همین گل های رز روزی عاشق کسی بشه. تا این که روزی پسری به اسم آرش که مریم را عاشقانه دوست داشت و از علاقه مریم به گل رز با خبر بود. عشق خود را به او با تعداد گل هایی که به مریم میداد ابراز میکرد. ماه اول به او روزی تنها یک شاخه رز(به معنی یک احساس عاشقانه برای تو)داد. ماه دوم روزی سه شاخه گل به او هدیه کرد (به معنی دوستت دارم) و در ماه سوم به او روزی پنج شاخه گل (به معنی بی نهایت دوستت دارم) تقدیم کرد.. آرش تا ماه ها به مریم پنج شاخه گل میداد. مریم هم که معنی این گل دادن ها رو میفهمید روز به روز عاشق تر میشد. تا این که تصمیم گرفت برای این که به آرش بگوید که او نیز عاشق اوست دوازده شاخه گل (به معنی این که عشق ما به یک عشق دو طرفه تبدیل شده) هدیه بدهد. روزی که میخواست این کار را انجام بدهد احساس دو گانه ای داشت، با خود می اندیشید که آیا چیزی به معنای عشق وجود دارد؟؟ آیا می تواند به آرش اطمینان کند؟؟ ولی قلبش به او می گفت:که آرش با تمام وجود به او عشق می ورزد. پس نزد آرش رفت و با دستانی لرزان بدون گفتن کلامی دوازده شاخه گل را به آرش داد. آرش بارها و بارها تعداد گل ها را شمرد.یک بار،دوبار،سه بارو… اصلا باورش نمیشد که مریم هم به او علاقه پیدا کرده باشه. آنقدر خوشحال بود که همان موقع به مریم زنگ زد و وقتی مطمئن شد که واقعا مریم عاشقش شده برای فردا روزی باهاش قرار گذاشت و این آغازی برای دوستی آنان بود. آرش و مریم هر وقت بهم میرسیدند هفت شاخه 123...ادامه مطلب
ما را در سایت 123 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nnn 1 بازدید : 137 تاريخ : 10 / 6 / 1401 ساعت: 21